به یاد محمد نوری که در سالمرگ او هستیم؛
صدای جاودان ایران

جارستان: اولین بار محمد نوری را سال ۷۶ دیدم. آلبومی از او تازه مجوز گرفته بود و بسیار خوشحال به دیدن یکی از دوستانش در مجله زمان آمده بود که درباره این آلبوم و کاست بنویسد. مردی که صدایش هم مانند خواندنش بسیار پرطنین بود. این روزها نیز دوباره نام او بر سر زبان است و ترانه «ایران ایران» با صدای محمد نوری، بار دیگر طنینانداز است. به ویژه پس از جنگ ۱۲ روزه اخیر، زمانی که رهبر انقلاب در شب عاشورای حسینی از مداح معروف خواستند این سرود پراحساس خوانده شود، این آهنگ به جایگاه تازهای رسید و به نمادی برای وحدت ملی تبدیل شد که یادآور دردها، افتخارات و خاطرات مشترک است. «ای ایران» نه فقط یک سرود ملی که حالا صدایی است برای همبستگی در روزگار کنونی وطن. این صدا بیتردید صدای محمد نوری است؛ صدایی که حالا دیگر بخشی از حافظه جمعی ایرانیان شده است.
او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند و در سالهای جوانی به مدرسه عالی موسیقی رفت؛ جایی که زیر نظر استادانی چون روحالله خالقی و مصطفی کمال پورتراب، موسیقی را به شکل آکادمیک آموخت. همزمان به ادبیات و تئاتر هم علاقهمند بود. این تلفیق هنرها بعدها در آثارش دیده شد؛ ترانههایی که نه صرفاً ملودی که قصه، درون مایه و نگاه داشتند.
میهندوست واقعی
در دوران پیش از انقلاب، نوری از آن دسته خوانندگانی نبود که در کافهها یا دربار بدرخشند. با وجود صدای گرم و پر توانش همچنین تواناییاش در اجراهای زنده از شهرت بیدلیل پرهیز داشت. او از خوانندگانی نبود که رادیو و تلویزیون شاهی را به تسخیر خود درآورند. برعکس، آثارش اغلب در حاشیه اما عمیق بود. ترانههایی با مضامین ملی، فرهنگی و اخلاقی که به دل جامعه فرهیخته آن روزگار مینشستند. در دههی ۵۰، همکاریاش با آهنگساز برجسته فریدون شهبازیان، دوران تازهای در کارنامه هنریاش رقم زد. قطعاتی مانند «ایران ایران»، «جان من و جان تو»، «نازنین مریم» و «دریا» حاصل همین دورهاند. موسیقیای با ترکیب ارکسترال غربی و نغمههای ایرانی، با شعرهایی که بوی وطن، عشق، طبیعت و اخلاق میدادند. نوری اما اهل نمایش نبود.
دغدغهاش رشد هنرمندان بود، نه شهرت خودش.
اما اگر قرار باشد فقط یک ترانه از محمد نوری را نماد او بدانیم، بیگمان «ایران ایران» است. ترانهای که فراتر از یک قطعه موسیقی به نوعی بیانیه فرهنگی تبدیل شد؛ اعلام عاطفی تعلق به سرزمینی که در طول دههها، آزمونهای سختی از سر گذرانده است. شعری که با زبان ساده و احساس صادقانهاش بلافاصله با مخاطب ارتباط برقرار میکند: ایران، ایران، دور از دامان پاکت/دست دگران، بدگهران… تولید این قطعه اواخر دهه ۵۰ در یکی از پرتنشترین سالهای تاریخ ایران انجام شد؛ زمانی که ایران در آستانه انقلاب بود، بحرانهای سیاسی گسترش یافته بود و حس وطندوستی در جامعه با نوعی نگرانی و ابهام آمیخته بود. در چنین فضایی، نوری به جای پناه بردن به ترانههای عاشقانه یا صلحطلبانه کلیشهای، تصمیم گرفت قطعهای بخواند که هم با روح ملی سازگار باشد هم با شعور اجتماعی. آهنگ «ایران ایران» در سالهای ابتدایی پس از انقلاب نیز به حیات خود ادامه داد، بیآنکه رنگ تبلیغات رسمی به خود بگیرد. با این حال او آثار دیگری هم دارد که دلها را با خود برده است. در میان آثار متعدد محمد نوری، ترانه «نازنین مریم» معروف به «جان مریم» نیز جایگاه ویژهای دارد؛ قطعهای که از سویی عاشقانه است اما از سوی دیگر به طرز شگفتانگیزی با فرهنگ، زبان و عاطفه ایرانی پیوند خورده است. این ترانه، مانند بسیاری از آثار نوری، فراتر از یک شعر عاشقانه صرف است. او نه فقط از «مریم» سخن میگوید بلکه در واقع از زنی ایرانی و از زنی نمادین حرف میزند؛ از عشقی شریف و انسانی، نه از تمنایی سطحی. ملودی اثر به نحوی طراحی شده که با حداقل ابزار موسیقایی، بیشترین احساس را منتقل کند./روزنامه سازندگی
برچسب ها :جارستان ، خبر رشت ، خبر گیلان ، رشت ، رشت_سحرخیزفومنی ، سحرخیز_رشت ، سحرخیز_وکیل ، صدای جاوید ایران ، علیرضا_سحرخیز ، گیلان ، محمد نوری ، هنری ، وکیل_سحرخیز ، وکیل_علیرضا_سحرخیز
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰